5 Seconds Of Summer ♪ 2011

محتوای این پست اندکی مود دایری و شرح احساساتیه که وی از یه آهنگی گرفته~

 

خب الان ساعت 09:47 دیقس و من تو کلاس خودمون نشستم. با اینکه مثه چی  نگرانم (چون هیچ کوفتی نخوندم) و در عین حال عین خیالم نیست (چون حس میکنم نکات مهم رو بلدم و این کافیه، در حالی که نیست) به یکی از فانتزیام رسیدم و بابتش خوشحالم
از صبح که پا شدم یه سردرد سگی بدی داشتم و همه چیز و همه کس رو از دم فوش میدادم (تو دلم و زیر لبی البته) اما خب بعد اینکه خوابیدم بهتر شدم ولی هنوز آثارش هست
ولی به هر حال امتحانامون از امروز کله سحر نیست و 11 شروع میشه اما من به خاطر اینکه بابام میخواست بره سرکار زودتر اومدم و قبلا مامانم صحبت کرده بود با مدرسه گفته بود شاید ریحانه مجبور شه زودتر بیاد اونا عم گفتن عب نداره بیاد حالا میندازیمش تو یکی از این کلاسا جاش هم گرم و نرمه:"
و وقتی اومدم خودشون گفتن برو تو یکی از این کلاسای طبقه پایین بشین (طبقه بالاییا حوزه امتحانین) و رفتم دیدم عع کلاس خودمون پایینه

و الان پنجره رو باز کردم و با اینکه نوک انگشتام و نوک دماغم فریز شده، دلم نمیاد ببندمش و دارم تایگر اینساید و کامدون و دنسینگ ویث یور گست و 2011 گوش میدم البته بدون هنزفری:))))
میدونید شوفاژ و پنجره دقیقا کنار همن و بین باد سردی که بهم میخوره یه باد گرمی هم میاد و تضادش جذابه
کبوتر خوش شانسی میاره اره؟
الان یکیشون نشست پشت پنجره..
کاش جوابا بهم الهام بشه
نمیدونم چرا دارم انقدر با جزییات مینویسم و آیا اینو قراره منتشرش کنم یا مثه اون یکی دو تای دیگه حذف بشه
بات انی وی 2011 زیادی قشنگه
خیلی حرف داره..
تیکه های زیادی ازش هست که دوست دارم
ولی اون تیکش که میگه
we used to talk about our lives and all the things we didn't have
we fantasized
about the future
now we dream about the past
قشنگ نیست؟
کل آهنگ درمورد بزرگ شدن و تجربیات و دنیاهای متفاوته و این تیکش میگه :
ما درمورد زندگیمون و چیزایی که نداشتیم حرف زدیم
قبلا برای آینده خیالپردازی میکردیم
اما الان درمورد گذشته رویاپردازی میکنیم

دیدید وقتی بچه ایم مدام درمورد آیندمون فانتزی میزنیم؟ (من خودم زیاد اینجوری نبودم چون اصولا به آینده فکر نمیکنم) ولی بازم
هممون حداقل یه بار هم که شده با خودمون گفته بودیم که اره بزرگ میشم میرم سرکار و از این حرفا و یه زندگی رویایی برای خودمون میچیدیم
با دوستامون درموردش حرف میزدیم و قرار میذاشتیم دانشگاهامون و رشته و شغلامون یکی باشه..
اما بزرگ شدیم و زندگی حقیقت رو کوبوند تو صورتمون و یهو به خودمون اومدیم و دیدیم مدام داریم میگیم کاش اون موقع این کار رو نمیکردم کاش اون روز اینجوری نمیشد کاش فلانی اون کار رو نمیکرد
و اونجاست که اون زندگی رویاییمون رو توی گذشته اعمال میکنیم

تو کورس آهنگ میگه can we just go back to 2011 و آخرش میگه back to the days when the days were better
میدونید برداشت من از این دو تا تیکه این بوده که پسرا میخوان برگردن به بچگیشون چون اون موقع روزای بهتری داشتن و همه چی ساده تر و قشنگ تر بود
ولی حالا چرا 2011؟
2011 سال دبیو فایوساسه و حتی این ترک هم 3 دسامبر 2021 روز سالگرد ده سالگی فایوساس منتشر شد
و من فکر میکنم 2011 براشون شروع بزرگ شدن بوده برای همین میخوان برگردن به اون موقعی که هنوز بزرگ نشده بودن

میدونید من با آهنگای زیادی همدردی کردم و اصولا حس آهنگا رو خوب درک میکنم
یجوری که تا حالا خیلی پیش اومده با یه سری آهنگا حس غمگینی میگیرم در صورتی که ریتمش فوق العاده شاده و بعد که میرم متن و معنیشو میخونم میبینم واقعا غمگین بوده
اما
سه تا آهنگ هست که من وقتی لیریکشونو خوندم یه لرز بدی از بدنم رد شد
و واقعا حس کردم اون آهنگ..

انگار برای من خونده شده
اولیش THANXX بود و اگه یادتون باشه کلی مختونو باهاش خوردم..
دومیش بیوتیفول بود..
درمورد حسم به بیوتیفول پست نذاشتم چون حسم انقدررر بهش عمیقه که نمیتونم بیانش کنم و هرموقع که گوشش میدم و میخوام درموردش بنویسم، از شدت حس خوبش و اون غم خاصی که داره و معنی لیریکش که انگار برای منه و اینکه من چقدر دنبال یه آهنگ با این سبک و ملودی بودم و بعد فندوم اولم منتشرش میکنه و انگار دارن باهام حرف میزنن و حس اینکه تنها نیستم و اینکه اونا از اون سر دنیا من رو میفهمن رو بیشتر از هروقت دیگه ای حس میکنم، باعث میشه بغض کنم و نمیتونم راجبش بنویسم
و سومیش هم که 2011 عه..
برای منی که روز اخر دوران راهنماییم فقط به خاطر اینکه دارم بزرگ میشم گریه کردم، حس این آهنگ زیادی قابل درکه:)

فایوساس برام مثه کیپاپ شده یجوری که حس میکنم نمیتونم ازشون دست بکشم...
برای تک تک جملاتش میتونم بشینم همینجوری حرف بزنم اما فعلا بسه

وسطای حرف زدنم راجب بیوتیفول دو تا دختره اومدن تو کلاس و به هم دیگه گفتن این (یعنی من) کیه؟
و من اینجوری بودم که ودف خو از خودم بپرس :/
که اونیکی ازم پرسید و منم گفتم ریحانم گف عههه تو اونی
بعد به رفیقش گفت وای این همون دخترس (منظورش اینه که همون جدیدم) :"
ینی چی الان مثلا :"
ودف بچز؟
انی وی
الان ساعت 10:22 و من تایمی که میتونستم درس بخونم رو تلف کردم (طبق معمول.. دیگه برام عادی شده..) ولی حداقل یه پست به درد بخور که ازش راضیم نوشتم، انی وی برم یه دور فرمولا رو بخونم و جمع کنم برم بالا
به نت دسترسی پیدا کردم منتشرش میکنم