به طور خلاصه بخوام بگم دارم یه فیکشن فوق خفن و با یه استوری لاین محشر میخونم
ولی یکم روابطش پیچیدست-
برای همین دارم اینجا مینویسمش
ببینید تماممممممممممم این پست همششش از اول تا اخر اسپویله
تک تک جملاتش اسپویلاییه که میتونه فیک رو بیمزه کنه براتون پس اگه قصد دارید بخونیدش این پست رو نخونید
و اینکه اگه خواستید بگید لینک واتپدشو بذارم~
خب
جمین و جونگوو و مارک و هچان از این رفیق صمیمی بست فرندان که توی یه خونه زندگی میکنن
تن پسر عمه یا پسردایی جمینه
بعد جیسونگ هم پسرخاله جمینه
جیسونگ و جنو و رنجون و یانگ یانگ هم رفیق صمیمین
یانگ یانگ و رنجون داداشن ظاهرا ولی میدونیم اینجا یچیزی اشتباهه چون یانگ دو تا فامیلی داره :"
و علاوه بر اون میدونیم بابای رنجون و یانگ یانگ یکی نیست چون وقتی رنجون برای مراسم خاکسپاری باباش رفت چین یانگ یانگ نرفته بود
اینم میدونیم که یانگ هم به مسئله دراگ ربط داره و دوستاش نمیدونن و جانی هم همکارشه
از اون طرف
سونگچان رفیق فاب مدرسه ای جیسونگه
وین وین هم قلدر مدرسشونه
چنلو هم کراش دوست و همکلاسی جدید جیسونگه
این تا اینجا
میریم سراغ اونوریا
جهیون و تیونگ دوتاشون مامورن و تو رابطن
ته ایل رییسونه که یه کاسه ای زیر نیم کاسشه
و دجون
دجون به ظاهر یه مامور انتقالیه که اومده زیردست تیونگ اما درواقع اونم یه کاسه ای زیر نیم کاسشه و اینو الان فهمیدیم که همونیه که استاد آن رو چند روز قبل از مرگش با سلاح به صورت واضح تهدید کرده بود
و اینم میدونیم که جای آزمایشگاه رو میدونه (در صورتی که تیونگ و جهیون نمیدونن) و سعی داشته مخفیانه بهش وارد شه که جمین سر میرسه
آها اینو یادم رفت بگم که دجون داداش چنلوـه
ناموسا نویسندش چطوری تونسته اینهمه رابطه رو توی هم یجوری بپیچونه که مغزش گوزپیچ نشه؟...........
خب میریم سراغ بقیه روابط
یوتا یه دکتر از این کالبدشکافاست
که وین وین رو به فرزندخوندگی گرفته مثلا ولی هممون میدونیم دوستش داره
از طرفی
لوکاس باریستای کافه سرکوچست که با جونگوو قراره وارد رابطه بشن
ولییییییییییییییییی
نکته اینجاست کههههههههه
اون روز که یانگ یانگ رفته بود خونه جانی اونایی که ریختن سرشون به دستور "وانگ یوکهی" اومده بودن و فاک خب اسم لوکاس وانگ یوکهیه اند وات ده فاک ایز گویینگ آن؟؟؟؟؟
آها یه چیز دیگه هم بود..
اون پروفسوری که قبل از آن پروژه دستش بود فامیلیش لیو بود.......
ینی ممکنه؟................
وای گاد :"
مغزم داره میرینه-
تازه ما این وسط نمیدونیم اون یارویی که تو گذشته هیوک بوده کیه......
اینو یادم رفت بگم :"
جمین از طریق مهمونی جیسونگ اینا با جنو و خواهرش و یانگ و رنجون آشنا میشه و خب یه رابطه عمیق بین جنو و جمین شکل میگیره و آره تا اینجا اینو داشته باشید
