مامانم : ببین مامان جان عزیزم تو باید برنامه و هدف داشته باشی

ینی چی هی میگی درس بخونم که چی بشه دانشگاه قبول شم که چی بشه از اون طرف درس نخونم که چی بشه

باید برنامه ریزی دقیق داشته باشی

هدفتو مشخص کنی و براش تلاش کنی

اونجوری درصد موفقیتت بالا میره

و ....

من : مامان حرفات مثه فیزیکه میفهمم چی میگی ولی متوجه نمیشم

 

A few hours later...

 

بابام : ببین بچه حرف همه مشاورا که میگن برای خودت هدف مشخص کن رو بنداز دور

فقط درستو بخون و ازش لذت ببر فوقش هیچی قبول نمیشی دیگه

اصن درس بخونی که چی؟ بری دانشگاه که چی؟

من : نصممنصنصمصنمنم منم همینو میگممممممم

بابام : از اونطرف

من : درس نخونی که چی؟ بیکار بشینی که چی؟

بابام : آفرین

من : اصن همه چی که چی؟

بابام : نه دیگه یه دقه استپ کن جو نگیر

تو اگه برای خودت هدف مشخص کنی و بهش نرسی ناامید میشی

و ....

من : بابا حرفات مثه آماره نگفته متوجهشون میشم

 

مامانم :

مجددا مامانم :

همچنان مامانم :

یه آه عمیق*

"باز خوبه حرف همو میفهمید"

 

 

 

پ.ن : حس میکنم یکم نامفهوم تعریف کردم و حق مطلب ادا نشد😂

خلاصش اینه که من و بابام جفتمون تو گروه xntx هاییم و زبون همو خوب میفهمیم و مامانم این وسط مظلوم تک و تنها افتاده😂😂